در حالیکه اسرائیل حزب‌الله لبنان را هدف قرار می‌دهد، همزمان نیز به دنبال یارگیری برای برقراری آتش بس، استفاده از تاکتیک‌های نظامی برای حفظ امنیت مرز شمالی خود و اجتناب از درگیری طولانی‌مدت است.

آگهی

هدف اعلامی و رسمی چهارمین تهاجم نظامی اسرائیل به لبنان، خلع سلاح حزب الله با استفاده از زور و ایجاد یک محیط امن برای شهروندانش در منطقه شمالی الجلیل اسرائیل است.

با این حال، ارتش اسرائیل این بار می‌خواهد از عملیات نظامی گذشته خود، به ویژه از عملیات سال ۲۰۰۶ در غزه و لبنان درس بگیرد‌ و در دام‌های عملیاتی احتمالی – هم از نظر نظامی و هم از نظر دیپلماتیک – نیفتد.

اگنس الحلو، تحلیلگر لبنانی مسايل دفاعی از بریکینگ دیفنس در گفتگو با یورونیوز گفت: «فکر نمی‌کنم اسرائیل بخواهد بخشی از جنوب لبنان را ضمیمه خاک خود کند.»

البته وی تاکید می‌کند که «اولویت اسرائیل حفاظت از منطقه شمالی خود در برابر حملات موشکی حزب الله و اطمینان از بازگشت ساکنان الجلیل به منازلشان است.»

اما تاریخ نشان داده که بدون همکاری طرف لبنانی، اسرائیل از نگرانی‌های عمیق امنیتی رهایی نخواهد یافت.

فالانژیست‌ها و ارتش جنوب لبنان

پیش از این، اسرائیل برای حفظ نظم در منطقه به گروه های نیابتی مانند فالانژیست‌ها در سال ۱۹۸۲ و گروه موسوم به «ارتش جنوب لبنان (SLA)» تا سال ۲۰۰۰ که عمدتاً از مارونی‌های کاتولیک تشکیل شده بود، متکی بود. هر دو گروه مخالفان سرسخت مبارزان فلسطینی و حزب الله بودند.

این دو گروه در طول مبارزات فرقه‌ای خونین جنگ داخلی و بی‌ثباتی متعاقب آن به شهرت رسیدند. هم فالانژیست‌ها و بعد از آن ارتش جنوب لبنان، اهداف سیاسی خود را با اسرائیل همسو کردند، زیرا آنها دشمنان یکسانی داشتند.

در نهایت، ارتش جنوب لبنان در دوران ایهود باراک، نخست‌وزیر حزب کارگر اسرائیل در سال ۲۰۰۰ منحل شد. اما آیا آن دوران برای همیشه تمام شده است؟

رویکرد امروز ارتش اسرائیل چه تفاوتی دارد؟

به نظر می‌رسد که ارتش اسرائیل که به نام‌های «نیروهای دفاعی اسرائیل» و «تْسْاهَل»* نیز شناخته می‌شود، یگان‌های خود را عمدتاً برای عملیات‌های کماندویی و مأموریت‌های شناسایی با هدف یافتن و انهدام پاسگاه‌ها و تونل‌های حزب‌الله مستقر کرده است.

در حالی که حضور نیروهای زمینی برای اسرائیل همچنان ضروری به نظر می‌آید، اما رویکرد فعلی شامل ترکیبی از حملات پهپادی، جنگنده‌ها و سیستم‌های تشخیص هوش مصنوعی از راه دور، ثابت کرده‌اند که موثر افتاده‌اند.

خانم الحلو افزود: «تاکنون شاهد بوده‌ایم که اسرائیل در میدان نبرد موفقیت‌های تاکتیکی داشته است. مثلاً در همین سه هفته گذشته انفجارهای پیجر و سپس ترور دبیرکل حزب الله (حسن نصرالله) را داشتیم.»

وی افزود: «بنابراین، شاید اسرائیل تلاش می‌کند به مردم لبنان ثابت کند یا بگوید که بهتر است حزب‌الله را فراموش کنید و دور همدیگر جمع شوید. با این حال، وقتی به میدان نبرد نگاه می‌کنیم، اگرچه موفقیت تاکتیکی برای ارتش اسرائیل وجود داشته است، اما این یک موفقیت تمام و کمال نیست.»

تفاوت‌های میدانی جنوب لبنان با نوار غزه

حتی با فناوری پیشرفته هوش مصنوعی، جنوب لبنان میدان نبرد متفاوتی نسبت به غزه دارد. زمین آن متشکل از زمین‌های باز، مناطق تپه‌ای، و بوته‌زارهای پراکنده و جنگل‌های کوچک است که در مقایسه با محیط شهری متراکم خان یونس، از تنگناها و فضاهای بسته کمتری برخوردار است.

با این حال، این چشم‌انداز برای جنگ‌های چریکی سنتی، از جمله استفاده از بمب‌های دست ساز مشابه آنچه در عراق و افغانستان به کار می‌رود، و همچنین تاکتیک‌های «بزن و در رو» ایده‌آل است.

بنابراین، اسرائیل ممکن است در جنگ علیه یک جناح لبنانی پیروز شود، زیرا قدرت نظامی انجام این کار را دارد، اما «روز بعد» چطور؟

آگهی

بعلاوه، دورنمای ورود به درگیری طولانی و ویرانگر دیگری مانند غزه، حتی برای شخص بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، ملقب به «آقای امنیت» و شرکای ائتلاف ملی گرای او، هدف مطلوبی نخواهد بود.

به همین دلیل است که اسرائیل با توسل به زور سعی دارد که برخی جناح‌های سیاسی لبنان را به این وادارد که آتش‌بس پایدار و مهار نفوذ ایران با منافع آنها همسو است و از این طریق آخرین شانس خود برای همسو کردن آنها را امتحان کند.

یا همانطور که نتانیاهو خطاب به مردم لبنان گفت: «کشور خود را از دست حزب الله آزاد کنید» و از «ویرانی و رنجی همچون رنج غزه بپرهیزید.»

آیا این پایان راه حزب الله است؟

از نظر تاریخی، ناظران بین‌المللی به نیروهای نیابتی اسرائیل به‌عنوان شبه‌نظامیان شبه‌فاشیست می‌نگریستند که باعث شرمساری متحدان سنتی اسرائیل در غرب می‌شدند.

آگهی

فالانژیست‌ها مسئول قتل عام هزاران پناهنده فلسطینی در اردوگاه های صبرا و شتیلا بودند که تحت نظارت افسران عالی رتبه تساهل (ارتش اسرائیل) در چارچوب جنگ داخلی انجام شد.

از آن زمان، جامعه لبنان علیرغم بحران مالی و پیرامون منطقه‌ای نگران کننده، دچار دگرگونی شده است.

در حال حاضر، به نظر می‌رسد اسرائیل در جبهه لبنان از رویکردی هدفمند استفاده می‌کند تا اگر نگوییم قلوب، بلکه دست‌کم اذهان خسته و مضطرب مردم لبنان را از ترس این که مبادا کشورشان به میدان جنگ بین ایران و اسرائیل و همچون وضعیت سوریه تبدیل شود، به فکر و جانبداری وادارد.

همه طرف‌هایی که به دنبال آتش‌بس هستند موافق هستند که خلع سلاح حزب‌الله، حداقل در یک منطقه حائل مشخص که از خط آبی – خط مرزی سابق در امتداد مرز بین‌المللی جنوب لبنان – تا رودخانه لیطانی امتداد دارد، ضروری است.

آگهی

این موضوع اصلی مذاکرات غیررسمی جاری برای دستیابی به آتش بس است.

علاوه بر گروه‌های مسیحی، اکثر احزاب سنی – که برخی از آنها توسط عربستان سعودی حمایت می‌شوند – از آتش‌بس حمایت می‌کنند و مایلند برخی از شروط تعیین‌شده توسط اسرائیل، از جمله شرایطی که توسط نجیب میقاتی، نخست‌وزیر موقت لبنان تایید شده است، پذیرفته شود.

همچنین، برخلاف انتظارات غربی، به نظر می‌رسد تعداد فزاینده‌ای از شیعیان از بمباران و مشکلات اجتماعی رنج می‌برند و خسته شده‌اند. کما اینکه نبیه بری، رئیس مجلس و رئیس جنبش شیعه امل نیز آشکارا از آتش‌بس دفاع می‌کند.

هادی مراد، پزشک اهل دره بقاع به یورونیوز توضیح داد که «شیعیان به دو دسته تقسیم می‌شوند: حزب‌الله و امل، که دومی به قوانین یا تصمیم‌های تحمیلی ایران پایبند نیست.»

آگهی

وی گفت: «ثانیاً، حتی حزب‌الله هم اکنون می‌گوید که خواهان آتش‌بس و کنار گذاشتن هرگونه ارتباط بین لبنان و غزه است.»

آقای مراد افزود: «امل از اجرای کامل قطعنامه ۱۷۰۱ حمایت می‌کند و به صراحت اعلام می‌کند که حزب الله باید خلع سلاح شود.»

قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد که در سال ۲۰۰۶ پس از عقب نشینی ارتش اسرائیل از جنوب لبنان به تصویب رسید، نیروهای مسلح لبنان (LAF) را موظف به خلع سلاح حزب الله تحت نظارت نیروی حافظ صلح سازمان ملل متحد، یونیفل کرد. با این حال، این خلع سلاح هرگز صورت نگرفت.

آیا زمان آن فرا رسیده که اسرائیل با مقامات لبنانی وارد یک همکاری امنیتی شود؟

دکتر مراد گفت «حزب الله از سال ۲۰۰۶ تا کنون، سهم عمده‌ای در دولت لبنان داشته است. به همین دلیل ارتش لبنان نتوانست آن را خلع سلاح کند.»

آگهی

هادی مراد گفت: «در حال حاضر، شاخه سیاسی حزب الله در دولت لبنان به دنبال همسویی با خط مشی نیروهای مسلح لبنان است، زیرا آنها احساس می‌کنند توسط حامیان ایرانی خود رها شده‌اند.»

اگر چنین باشد، در شرایط کنونی فرصتی برای نیروهای مسلح لبنان بوجود آمده تا به عنوان یک نیروی موازنه حیاتی در سیستم سیاسی فرقه‌ای و شکننده لبنان ظاهر شوند.

مراد گفت: «ما به یک دوره انتقالی برای تشکیل دولت و ارتش منظم نیاز داریم تا برای فصل بعدی لبنان در دوران پساحزب الله آماده شوند. جوزف عون، رئیس فعلی ستاد نیروهای مسلح لبنان در میان همه جناح ها مورد احترام است. او قوی است و می تواند به تعهدات خود در قبال سازمان های بین المللی عمل کند.»

اسرائیل نمی‌خواهد اشتباهات گذشته را تکرار کند

در بحث‌های غیررسمی آتش‌بس، اسرائیل خواسته‌های خاصی را در مورد استقرار نیروهای مسلح لبنان در جنوب لبنان بیان کرده است.

آگهی

مراد در ادامه گفت: «آیا اسرائیل قصد دارد حضور نظامی خود را در جنوب حفظ کند، یا در نظر دارد نهاد ثالثی را برای کمک درگیر کند؟ وضعیت روشن است: بر اساس درس‌های سال ۲۰۰۶، حزب‌الله همچنان در جنوب فعال است و تهدیدی مستمر برای این کشور است. این دولت کنونی اسرائیل مصمم است که از تکرار اشتباهات گذشته جلوگیری کند.»

برای اسرائیل، این وضعیت یک معضل ایجاد می‌کند: یا می تواند به نقش در حال تحول نیروهای مسلح لبنان اعتماد کند یا با چشم انداز درگیر شدن در یک درگیری نامتقارن طولانی مدت در لبنان روبرو شود.

محبوبیت حزب‌الله چقدر است؟

جدا از اراده سیاسی نهادهای ملی، ارتش لبنان باید تعداد سربازان خود در جنوب را از ۴ هزار نفر به ۱۵ هزار نیرو افزایش دهد و سیستم‌های تسلیحاتی جدید را از کمک کنندگان بین المللی دریافت کند تا موثر واقع شود.

در نهایت، همه چیز به جایگاه واقعی حزب الله در میان مردم بستگی دارد. اینکه آیا حزب‌اللهی‌ها همه اعتبار خود را از دست داده اند؟

آگهی

مراد گفت: جوامع بین المللی و عربی باید بدانند که حزب الله حدود ۳۹ درصد از آرای شیعیان را در انتخابات ۲۰۲۲ به دست آورد.

با این حال، اکثریت خاموشی از جمعیت شیعه (بیش از ۵۵ درصد) از این گروه حمایت نمی کنند یا با آن همسو نیستند و گفته می‌شود امروزه ۷۰ تا ۸۰ درصد شیعیان خواهان آتش‌بس هستند.

source

توسط modekhabari.ir