بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، روز دوشنبه گفت که به طرح دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا برای کنترل غزه، اخراج اجباری ساکنان و تبدیل آن به «ریویرای خاورمیانه» متعهد است. او این اظهارات را یک روز پس از دیدار با مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا، در بیت المقدس (اورشلیم) عنوان کرد.
نخست وزیر اسرائیل گفت که دولت او با دولت ترامپ در یک “استراتژی مشترک” در قبال غزه همکاری میکند و او مصمم است طرح ترامپ را که مستلزم اخراج اجباری دو میلیون و ۲۰۰ هزار فلسطینی از نوار غزه و راندن آنها به مصر، اردن و شاید دیگر کشورهای عربی است، تبدیل به “واقعیت” کند.
این طرح نه تنها مغایر قوانین بین المللی است، بلکه از دید تحلیل وبسایت The New Arab کاملاً غیر واقعبینانه هم است. با این وجود، حمایت ترامپ و نتانیاهو از این طرح عواقبی جدی دارد. بر اساس این تحلیل، در اذهان عمومی کشورهای عربی، موافقت دولتهای مصر و اردن برای پذیرش این سیل عظیم آوارگان فلسطینی به منزله همدستی آنها در یک «نکبت» جدید است.
برای رهبری مصر و اردن، چنین اقدامی اساساً خودکشی سیاسی است. با توجه به پیامدهای داخلی و منطقهای قابل انتظار، نمیتوان در چنین شرایطی بقای این دولتها را تضمین کرد.
نگاه کشورهای عربی خلیج فارس
اعضای شورای همکاری خلیج فارس (GCC) قویا خواستار جلوگیری از هرگونه بیثبات کردن مصر یا اردن هستند. ناآرامی ها هرج و مرج در این دو کشور به راحتی می تواند به کشورهای عربی خلیج فارس سرایت کند. از منظر سیاستگذاران کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، صحبت ترامپ و نتانیاهو درباره این طرح، حتی اگر هرگز اجرا نشود، بسیار پر مخاطره است.
در این چارچوب، مقامات کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به سرعت مخالفت خود را با ایده جابجایی اجباری فلسطینیان اعلام کردند. بر عکس، آنها ضمن تاکید بر ضرورت راه حل دو کشوری و احترام به کرامت فلسطینیها، مواضع خود در حمایت از «ابتکار صلح عربی» را صریحتر بیان کردند.
تحلیل منتشر شده میافزاید کشورهای عربی خلیج فارس، طرح ترامپ برای فلسطین را منطبق با دیدگاه راستگرایان افراطی اسرائیلی، و به ضرر ثبات داخلی این کشورها، میدانند.
به همان اندازه که رهبران کشورهای عربی خلیج فارس از رویکرد تجارت-محور ترامپ در خلیج فارس و پرهیز از مطرح کردن حقوق بشر استقبال میکنند، از ماهیت آشفته رهبری او احساس نگرانی میکنند.
عربستان سعودی و دیگر کشورهای شورای همکاری خلیج فارس به جای دنبال کردن اهداف تهاجمی و حداکثری در سیاست خارجی، بر ارتقای ثبات در منطقه متمرکز شدهاند. چنین ثباتی در منطقه برای موفقیت پروژههای توسعه اقتصادی آنها مانند چشم انداز عربستان سعودی ۲۰۳۰ ضروری است.
به فیسبوک یورونیوز فارسی بپیوندید
از نظر نویسنده این مقاله، در دوره اول ترامپ، حاکمان در ریاض و ابوظبی شاهد بودند چگونه «فشار حداکثری» بر ایران و محاصره قطر به رهبری عربستان و امارات، مواضع اقتصادی آنها را تضعیف کرد و عملا نتیجه معکوس داشت.
سخنان دولت ترامپ در مورد غزه و تهدید او مبنی بر قطع کمکهای واشنگتن به مصر و اردن در صورت عدم پذیرش آوارگان فلسطینی از غزه، نگرانیهای کشورهای عربی خلیج فارس در مورد غیرقابل پیش بینی بودن و خطر سیاست خارجی واشنگتن برای ثبات منطقهای را تقویت می کند. این نارضایتی می تواند به اعضای شورای همکاری خلیج فارس انگیزه بیشتری برای تقویت روابط خود با چین و روسیه بدهد.
پکن در مراودات خود با کشورهای عربی خلیج فارس همواره روی موضعش در حمایت از راهحل دو کشوری، در تضاد با حمایت ایالات متحده آمریکا از اسرائیل، تاکید داشته.
این تحلیل میافزاید، نزدیکتر شدن عربستان سعودی به چین، نشان میدهد ریاض حضور پکن در منطقه را عامل ثبات در برههای که سیاست خارجی آمریکا غیر قابل پیشبینی شده است، تلقی میکند.
نفوذ روسیه در خلیج فارس متفاوت است و بیشتر به شکل همکاری در حوزه انرژی از طریق اوپک پلاس، فروش تسلیحات و همسویی دیپلماتیک در مورد مسائل مختلف منطقهای و بین المللی است.
اظهارات اخیر ترامپ در مورد غزه، این امکان را برای پکن و مسکو ایجاد کرده که خود را به عنوان شرکای قابل اتکا نشان دهند و از میل کشورهای عربی برای کاهش وابستگی به آمریکا نهایت استفاده را ببرند.
کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، تعمیق روابط خود با پکن و مسکو را در پی سخنان ترامپ در مورد غزه آغاز نکردند. این چرخش استراتژیک دههها پیش آغاز شد.
این تغییر رویکرد کشورهای عربی خلیج فارس به روابط بینالملل ناشی از هدف کسب استقلال بیشتر از ایالات متحده، تضمین گزینههای متعدد استراتژیک، و پیشبرد منافع اقتصادی همزمان با چند قطبیتر شدن نظم جهانی است.
تبدیل شدن عربستان سعودی به محل مذاکرات آمریکا و روسیه درباره آینده اوکراین، و اشارات ریاض به نقش آفرینی به عنوان پل دیپلماتیک بین ایالات متحده و ایران، عواملی هستند که قابلیت ارتقای جایگاه این کشور در صحنه بینالمللی را دارند.
محدودیت های نفوذ چین و روسیه در خلیج فارس
با این همه، نباید در مورد احتمال نزدیک شدن بیشتر کشورهای عربی به مسکو و پکن به دلیل اظهارات اخیر ترامپ، اغراق کرد.
کشورهای عربی خلیج فارس دارای رهبرانی عمل گرا هستند که از این واقعیت که پکن و مسکو تواناییهای محدودی برای جایگزینی واشنگتن به عنوان ضامن امنیتی دارند، کاملا آگاهند.
با وجود نارضایتی آنها از سیاست خارجی ایالات متحده، هیچ کشور عربی خلیج فارس احتمالاً پل های خود با واشنگتن را در آینده قابل پیش بینی از بین نخواهد برد. بر اساس تحلیل این وبسایت، سه کشور کلیدی عربی خلیج فارس، یعنی عربستان سعودی، قطر و امارات متحده عربی، در روابط خود با آمریکا از بروز تنشهای جدید پرهیز خواهد کرد. بنابراین، این کشورها هیچگونه اقدام تحریکآمیزی که سرمایهگذاری و همکاری اقتصادی با آمریکا را به مخاطره بیندازد، اتخاذ نخواهند کرد.
چین و روسیه نیز با درک محدودیتهای نفوذ خود در این بخش از خاورمیانه، وارد عرصه دیپلماسی شدهاند. هیچ یک حاضر نیستند مستقیماً حضور ایالات متحده در منطقه را به چالش بکشند و نفوذ آنها در این منطقه – به ویژه روسیه – به دلیل وابستگیهای اقتصادی و اولویت های استراتژیک در نقاط دیگر محدود است.
این مقاله افزوده، بین چین و روسیه، این پکن است که احتمالا روابط نزدیکتری با کشورهای عربی خلیج فارس در پی سیاستها و اظهارات جنجالی ترامپ، ایجاد خواهد کرد. اما با وجود اینکه این کشورها چین را یک قدرت اقتصادی بزرگ میدانند، بعید است روی پکن به عنوان ضامن امنیتی خود حساب کنند.
برای روسیه، سقوط رژیم بشار اسد، رئیسجمهور سوریه در روز ۸ دسامبر ۲۰۲۴ به وجهه مسکو بهعنوان یک بازیگر قدرتمند در چشم عربهای خلیجفارس آسیب زیادی وارد کرد.
این تحلیل در ادامه افزوده اگر آمریکا و روسیه نتوانند درباره توقف جنگ اوکراین به تفاهم برسند وضعیت اقتصاد جنگی روسیه با تشدید تحریمهای غرب وخیمتر شود، کشورهای شورای همکاری خلیجفارس گامهایی برای فاصله گرفتن از مسکو برخواهند داشت.
با این حال، اگر جنگ اوکراین با شرایط مورد نظر دولت ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه، متوقف شود، به این معنی که بسیاری از سرزمینهای اشغال شده توسط روسیه در اوکراین تحت کنترل مسکو باقی بماند و تحریمها برداشته شوند، نارضایتی کشورهای عربی از ایالات متحده در مورد جنگ غزه و علاقه آنها به آرام کردن افکار عمومی میتواند منجر به ارزیابی مجدد این کشورها در روابط دیپلماتیک با روسیه شود.
source