بحران آب در ایران برای تابستان ۱۴۰۴ به یک چالش امنیتی جدی تبدیل شده است.
با کاهش ذخایر سدهای تأمینکننده آب، احتمال سهمیهبندی و قطعی آب در مناطق مختلف کشور افزایش یافته است. در تهران از اردیبهشت ۱۴۰۴ مشکل تأمین آب شرب پیشبینی شده است. این بحران تأثیر مستقیم بر تولیدات کشاورزی خواهد داشت و احتمال کاهش تولید محصولات اساسی مانند گندم و برنج وجود دارد که منجر به افزایش قیمت مواد غذایی خواهد شد.
صنایع ایران با خطر تعطیلی یا کاهش تولید به دلیل کمبود آب مواجه هستند و تنشهای اجتماعی در مناطق متأثر از کمآبی افزایش خواهد یافت. بحران آب تهدیدات بهداشتی جدی را به همراه خواهد داشت، بهویژه با افزایش احتمال شیوع بیماریهای مرتبط با کمبود آب و بهداشت. خشک شدن تالابها و رودخانهها، افزایش فرسایش خاک و گسترش بیابانزایی از پیامدهای زیستمحیطی بحران هستند. چالشهای مدیریتی بهویژه فقدان سناریوهای مؤثر از سوی وزارت نیرو و ضعف در حکمرانی آب نیاز به اصلاحات فوری را نشان میدهند.
گزارشها نشان میدهند که سدهای تأمینکننده آب تهران در وضعیت بحرانی قرار دارند؛ حجم آب در مخازن سدها تنها ۴۴ درصد ظرفیت رسیده و شش سد کمتر از ۱۰ درصد ظرفیت خود آب دارند. میانگین سطح آب سدهای اطراف تهران تنها ۱۹ درصد گزارش شده است. این وضعیت در حالی رخ میدهد که ایران برای پنجمین سال متوالی با خشکسالی شدید مواجه است و اقدام وزارت نیرو در باز کردن دریچههای سدها برای تولید برق، ذخایر آبی را بیش از پیش کاهش داده است.
تهران با خطر جدی کمبود آب در تابستان آینده مواجه است. چهار سد از پنج سد تأمینکننده آب تهران در حال حاضر کمتر از ۱۰ درصد ظرفیت خود آب دارند، که از جمله آنها میتوان به سد لار که تقریباً خالی شده، سد امیرکبیر با ذخیره بسیار اندک و سد لتیان که در برخی نقاط کاملاً خشک شده است، اشاره کرد. پیشبینیها از تداوم خشکسالی در ماههای آینده خبر میدهند.
دلایل بروز بحران آب در ایران
در مورد دلایل بروز بحران آب در ایران، نیکآهنگ کوثر، تحلیلگر حوزه آب و محیط زیست، معتقد است که وضعیت اقلیمی، مدیریت بد و مصرف بیش از حد ذخایر آبی کشور، دلایل عمده بروز بحران آب در ایران است. کشاورزی نامناسب، اتلاف آب و چسبیدن به پروژههای گرانقیمت و ناپایدار هم مساله تازهای نیست و این عوامل سالهاست که تشدید شدهاند. آنچه نامعلوم است، دلایل سکوت بسیاری از مردم در برابر مدیریت نابخردانه و پروژههای مخرب محیطزیستی است که ایران را به سمت نابودی میبرد.
کارشناسان برای استفاده بهینه از منابع آبی در پشت سدها بر این باور هستند که ذخایر محدود آب موجود در سدها باید بین مصارف شرب، کشاورزی و تولید برق تقسیم شود. با توجه به اینکه در ماههای گذشته دریچههای سدها برای افزایش تولید برقآبی باز شده، میزان آب ذخیره شده برای مصارف شرب و کشاورزی در تابستان آینده با کاهش چشمگیری مواجه شده است. این تصمیم اگرچه به تأمین برق کوتاهمدت کمک کرده اما چالشهای بلندمدتتری در حوزه تأمین آب ایجاد کرده است.
کسری برق و بحران آب
وضعیت تولید و مصرف برق در ایران بحرانی است و این مشکل در حال تشدید است. کمبود برق که در حال حاضر حدود ۲۰ هزار مگاوات برآورد میشود، در تابستان آینده احتمالاً به بیش از ۲۵ هزار مگاوات خواهد رسید. ایران در تأمین حتی یکسوم برق اضافی مورد نیاز برای پاسخگویی به تقاضا ناتوان است و نیروگاههای برقآبی نیز به دلیل کمبود آب با مشکلات جدی مواجهاند.
این بحران میتواند منجر به خاموشیهای گسترده، اختلال در فعالیتهای صنعتی و کاهش بهرهوری اقتصادی شود. علاوه بر این، افزایش فشار بر شبکه برق ممکن است زیرساختهای فرسوده را با آسیبهای جدیتری روبهرو کند و امنیت انرژی کشور را به خطر بیندازد.
بحران کمآبی و ناترازی در بخش برق پیامدهای جدی برای ایران به همراه خواهد داشت. این بحران میتواند منجر به قطعی گسترده برق و آب در تابستان، تعطیلی خدمات عمومی و کاهش روزهای کاری شود. همچنین، اختلال در تولید کشاورزی و افزایش قیمت مواد غذایی از دیگر تبعات این وضعیت است. علاوه بر این، افزایش آلودگی هوا و وقوع طوفانهای گرد و غبار نیز از پیامدهای احتمالی خواهد بود.
نیکآهنگ کوثر با انتقاد از نگاه غیر علمی دولتمردان و هم چنین مردم به مقوله بحران آب در ایران بر این عقیده است که با یک یا علی گفتن و اجرای طرح انتقال آب و یا آبشیرینکن، نیاز آبی تا ابد رفع نخواهد شد. ما در کشوری زندگی میکنیم که بارش باران و برف کاهش یافته، نظم بارش عوض شده، جمعیت بیشتر شده و هدر رفت آب نیز به شدت افزایش یافته است. آموزش شهروندان در ارتباط با نگاهبانی از آب در حد صفر است و احساس مسئولیت کسانی که دسترسی به آب سالم و گوارا دارند، در حداقل خود است. شهروندان چندان نگران حال همدیگر نیستند و اگر شرایطی بدتر از این رخ بدهد، معلوم نیست میزان همکاری برای کاهش دردها و کمبودها چقدر خواهد بود.
شیرین سازی آب: راه حل بحران؟
شیرینسازی آب دریا در خلیج فارس، اگرچه میتواند به تأمین آب شیرین کمک کند، اما پیامدهای زیستمحیطی گستردهای دارد که اکوسیستم منطقه و زندگی انسانی را تهدید میکند. تخلیه شورابههای حاصل از فرآیند نمکزدایی باعث افزایش شوری آب میشود؛ روندی که در حال حاضر ۲٪ از تبخیر سالانه خلیج فارس را تشکیل میدهد و پیشبینی میشود تا سال ۲۰۵۰ به ۸٪ برسد.
این افزایش شوری به همراه گرمای ناشی از تخلیه شورابههای داغ، که دمای آنها معمولاً تا ۵ درجه سانتیگراد گرمتر از آب دریاست، میتواند باعث کاهش اکسیژن محلول در آب و ایجاد «مناطق مرده» فاقد حیات دریایی شود. افزون بر این، شورابهها حاوی مواد شیمیایی مضری هستند که میتوانند اکوسیستم دریایی را به شدت آسیبپذیر کنند. این عوامل در مجموع منجر به کاهش تنوع زیستی، کوچکتر شدن اندازه ماهیها و آسیب به مرجانها و علفهای دریایی میشود.
افزون بر پیامدهای دریایی، فرآیند شیرینسازی آب دریا اثرات اقلیمی قابل توجهی دارد. نیروگاههای آبشیرینکن که وابسته به سوختهای فسیلی هستند، با افزایش انتشار گازهای گلخانهای موجب تشدید تغییرات اقلیمی میشوند. این روند، در کنار افزایش دمای خلیج فارس که هماکنون گرمترین دریای جهان است، فشار بیشتری بر اکوسیستم منطقه وارد میکند. همچنین، جذب بیشتر کربن توسط آب میتواند منجر به اسیدی شدن دریا شده و به موجودات دریایی با اسکلتهای کربناته آسیب برساند. در چنین شرایطی، مدیریت جامع منابع آب، بهبود فناوریهای نمکزدایی و کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی راهکارهای مؤثری برای کاهش اثرات منفی این فرآیند محسوب میشوند
نتیجه گیری
ایران در آستانه تابستان ۱۴۰۴ با چالشی دوگانه و مرتبط در زمینه بحران آب و تداوم کسری در بخش برق روبرو است. کاهش چشمگیر ذخایر سدهای تأمینکننده آب در شهرهای بزرگ، بهویژه تهران، احتمال جیرهبندی آب را افزایش داده است. همزمان، افت ظرفیت تولید نیروگاههای برقآبی به دلیل کمبود آب، بحران ناترازی برق را تشدید کرده و خطر قطعیهای گسترده برق در تابستان آینده را بالا برده است.
اقدام وزارت نیرو در باز کردن دریچههای سدها برای تأمین برق کوتاهمدت، اگرچه نیاز فوری را برطرف کرده است، اما با کاهش منابع آبی، مشکلات جدیدی در تأمین آب به وجود آورده است. این شرایط ضرورت اتخاذ رویکردی جامع و بلندمدت در مدیریت منابع آب و انرژی را برجسته میکند.
برای مدیریت این بحران دوگانه، همکاری گسترده تمامی بخشها از جمله دولت، صنایع و شهروندان ضروری است. بدون کاهش مصرف آب و برق و اصلاح سیاستهای مدیریت منابع، این چالش میتواند به بحرانی گستردهتر تبدیل شود. تلفیق راهکارهای کوتاهمدت مانند مدیریت مصرف و اولویتبندی منابع با اقدامات بلندمدت مانند توسعه منابع جدید و اصلاح الگوهای مصرف، میتواند نقشی کلیدی در عبور از این بحران ایفا کند.
همانطور که کارشناسان حوزه آب و محیط زیست ایران هشدار میدهند، مشکل آب در ایران تنها با تغییر حاکمیت حل نخواهد شد. تا زمانی که افرادی کاملاً پایبند به اصول توسعه پایدار، مسئولیتپذیر و آگاه به علم روز و شاخصههای مدیریت و حکمرانی آب بر سر کار نیایند و ساختار بهطور کامل از آنها حمایت نکند، تغییرات مثبتی در وضعیت آب کشور رخ نخواهد داد. در غیر این صورت، همچنان شاهد از دست رفتن منابع آبی، مهاجرت، بیابانزایی و بحرانهای پیدرپی خواهیم بود.
جمهوری اسلامی نیاز به گفتگوی درونسرزمینی و همچنین گفتگوهای فراسرزمینی با همسایگان دارد. سرنوشت مردم ایران و در کل منطقه به وضعیت آب در این منطقه مرتبط است. همچنان که نیک آهنگ کوثر به آن اشاره می کند ، آبدزدی از سرشاخههای دجله و فرات، اثرات منفیاش را در اروند رود و هورالعظیم خواهد گذاشت. اگر سدهای بیشتری بر سر شاخههای دجله و فرات ساخته شود، تنها مردم ترکیه و عراق لطمه نخواهند دید، بلکه سلامتی مردم خوزستان نیز در تهدید قرار خواهد گرفت.
به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
بدون تغییر در نگرش دولتمردان در ایران به مقوله آب، نمیتوان امیدوار بود که این بحران در کوتاهمدت مدیریت شود. سدسازیها و انتقال آب بینحوضهای، روشی که از دهه ۳۰ شمسی در ایران شدت گرفت، همراه با حفر بیش از حد چاههای عمیق و نیمهعمیق و ورود موتور پمپ، تا مدتها نماد توسعه بود، اما اکنون نماد خودکشی ملی است.
source