با این حال، برخلاف گزارشهای قبلی که اعلام کرده بودند دور دوم مذاکرات ایران و آمریکا در رم، پایتخت ایتالیا برگزار خواهد شد، اسماعیل بقایی، سخنگوی وزارت امرو خارجه ایران، شامگاه چهارشنبه ۱۴ آوریل اعلام کرد که این گفتگوها در مسقط، پایتخت عمان برگزار خواهد شد.
سفر رافائل گروسی به تهران در شرایطی صورت میگیرد که همزمان چالشهای فنی و تحولات سیاسی و امنیتی بر فضای مذاکرات هستهای سایه افکندهاند.
از منظر فنی، انباشت اورانیوم با غنای بالا توسط ایران و محدودیتهای اخیر در دسترسیهای بازرسان آژانس، نگرانیها درباره نزدیک شدن تهران به آستانه گریز هستهای را افزایش داده است.
باید خاطر نشان کرد که گروسی بر لزوم احیای نظارتهای مؤثر و اجرای بیانیه مشترک مارس ۲۰۲۳ تأکید کرده، بهویژه در حوزه شفافسازی فعالیتها و تقویت همکاریهای فنی.
بازگشت به مسیر اعتماد و جلوگیری از ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت، از مهمترین اهداف این سفر محسوب میشود.
این سفر علاوه بر ابعاد فنی، از نظر تحولات سیاسی و ژئوپلیتیکی نیز دارای اهمیت است. با آغاز فعالیت دولت مسعود پزشکیان، فرصتی جدید برای تقویت گفتوگوهای سازنده فراهم شده و گروسی تلاش دارد با استفاده از این فضای جدید، کانالهای دیپلماتیک را تقویت کند.
تهدیدات روزافزون اسرائیل علیه تأسیسات هستهای ایران و اخبار متعدد رسانهای در خصوص فعالیتهای مشکوک ایران در تاسیاست هسته ای، همچنین نزدیکی به دور جدید مذاکرات ایران و آمریکا در مسقط اهمیت این سفر را دوچندان کرده است.
آقای گروسی بر ضرورت پیشرفت ملموس در اجرای تعهدات پیشین ایران تأکید دارد و بازگشت نظارت مؤثر آژانس را برای اعتمادسازی و تسهیل در مسیر کاهش تحریمها حیاتی میداند. بهبود وضعیت فنی، میتواند گام مهمی برای تقویت همکاری و کاهش تنشهای بینالمللی باشد.
در بعد سیاسی، این سفر حامل دو پیام کلیدی است: نخست، برجسته ساختن نقش آژانس بهعنوان مرجع بیطرف در روند مذاکرات و افزایش اعتبار گفتگوها؛ دوم، کمک به دولت تازهروی کارآمده ایران برای کاهش فشارهای خارجی و دستیابی به نتایج ملموس اقتصادی از مسیر دیپلماسی.
با این حال، تهدیدات دونالد ترامپ مبنی بر توسل به گزینه نظامی در صورت شکست مذاکرات و لزوم همسویی میان ارزیابیهای فنی آژانس و ملاحظات سیاسی طرفین، چشمانداز گفتگوها را پیچیدهتر کرده و آزمونی برای میزان انعطافپذیری و اراده سیاسی دو کشور ایجاد کرده است.
احمد وخشیته، استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه و تحلیلگر روابط بینالملل به تغییر فضای مذاکرات هستهای در مقایسه با گذشته اشاره میکند. او یادآور میشود که در دوره پیشین، محمدجواد ظریف در محافل بینالمللی استناد میکرد به فتوای رهبر که ایران قصد دستیابی به سلاح هستهای را ندارد.
اما امروز نهتنها مردم ایران، بلکه مقامات آمریکایی نیز به وضوح شاهد تناقضگویی و رفتارهای غیرشفاف جمهوری اسلامی هستند.
آقای وخشیته با اشاره به این مسئله که مذاکرات فعلی با ایالات متحده با اطلاع و اجازه رهبری دنبال شده، میگوید: «در حالی که رهبر جایران در سخنرانیهای علنی خود مذاکره با آمریکا را غیراخلاقی و ناپذیرفتنی توصیف میکند، این تناقض اعتبار آن فتوای پیشین را نیز زیر سوال میبرد. این مسئله پرسشی جدی را مطرح میسازد: چگونه میتوان به فتوایی استناد کرد که صادرکنندهاش حتی درباره موضوع سادهای چون مذاکره با آمریکا نیز مواضعی متضاد و گاه خلاف واقع اتخاذ کرده است؟»
آقای وخشیته در ادامه تاکید میکند که در دور دوم مذاکرات در عمان، ابتکار عمل در اختیار تهران قرار دارد. نوع پاسخ و رویکرد تهران در برابر واشنگتن مشخص خواهد کرد که روند مذاکرات به چه سمتی خواهد رفت. با این حال، آنچه مسلم است اینکه ایران برای جلوگیری از خطر یک رویارویی نظامی، چارهای جز دستیابی به نوعی تفاهم با غرب ندارد.
چه عواملی باعث اهمیت سفر گروسی به ایران شده است؟
شاهین مدرس، پژوهشگر ارشد مرکز خاورمیانه و نظم جهانی در مورد سفر رافائل گروسی به تهران به این نکته اشاره میکند که این دیدار در مقطع زمانی بسیار حساسی انجام شد؛ مقطعی که نهتنها با بنبست در مذاکرات غیرمستقیم ایران و آمریکا در رم همراه است، بلکه همزمان با افزایش غنیسازی اورانیوم، محدودیتهای شدید بر دسترسی بازرسان، و گسترش زیرساختهای هستهای ایران نیز همپوشانی دارد.
از این منظر، این سفر نه یک دیدار تشریفاتی یا نمادین، بلکه تلاشی حسابشده برای احیای حداقلی از ظرفیت نظارتی آژانس و جلوگیری از ورود بحران هستهای ایران به فاز غیرقابل بازگشت تلقی میشود.
به گفته آقای مدرس «اهمیت سفر گروسی در این است که وی نهتنها حامل پیامهایی از سوی قدرتهای غربی، بلکه نماد آخرین فرصتهای دیپلماتیکی است که میتواند از نظام نظارتی فروپاشیده بر برنامه هستهای ایران جلوگیری کند.»
گزارشهای فنی اخیر آژانس تاکید دارند که ایران اکنون مواد کافی برای ساخت چندین سلاح هستهای در اختیار دارد و سطح غنیسازی به بالای ۶۰ درصد رسیده—رقمی که هیچ توجیه غیرنظامی نمیتواند آن را توضیح دهد. در چنین شرایطی، سفر گروسی تلاشی است برای بازگرداندن ایران به چارچوب حداقلی شفافیت، ولو موقت.
سیاست روسیه در قبال مذاکرات اتمی
احمد وخشیته، درباره اهداف سفر رافائل گروسی به ایران معتقد است که موضوع حلوفصل برنامه هستهای ایران به نقطه اشتراکی میان قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای تبدیل شده است، حتی اگر دیدگاهها و منافع این بازیگران متفاوت باشد.
او در ادامه اشاره میکند که همزمان با تصویب سند همکاری بلندمدت میان ایران و روسیه در دومای روسیه، آندری رودنکو، معاون وزیر خارجه روسیه، تأکید میکند که مسکو در صورت حمله آمریکا یا کشور دیگری به ایران، تعهدی برای مداخله نظامی ندارد.
آقای وخشیته بر این باور است که این اظهارنظر در واقع پیامی روشن از سوی روسیه به ایران، درست دو روز پیش از مذاکرات میان عراقچی و ویتکاف در عمان است، مبنی بر اینکه ایران باید تلاش کند مسائل را از مسیر گفتوگو حلوفصل کند،
زیرا در صورت بروز درگیری نظامی، نباید انتظار حمایت نظامی از جانب روسیه داشته باشد. همچنین، این پیام بهطور غیرمستقیم به ایالات متحده و اسرائیل نیز منتقل میشود که اگرچه روابط استراتژیک و توافقنامههای بلندمدت میان تهران و مسکو وجود دارد، اما این روابط به معنای پشتیبانی نظامی روسیه از ایران در تقابل مستقیم با آمریکا یا اسرائیل نیست.
در این چارچوب، سیاست روسیه بر آن است که ایران را ترغیب کند نهتنها وارد گفتوگوی مستقیم با ایالات متحده شود، بلکه برای ثمربخش و عملیاتی شدن این مذاکرات نیز گامهای مؤثری بردارد.
در مقابل، مسکو از طریق رایزنی با واشنگتن میکوشد تا نگرانیهای تهران را در مورد سیاسی شدن روند حلوفصل پرونده هستهای کاهش دهد.
بهویژه، روسیه تلاش دارد مانع از آن شود که موضوعاتی چون نقش گروههای نیابتی یا برنامه موشکی ایران به مذاکرات هستهای پیوند بخورد و مسیر توافق را پیچیدهتر کند.
نتیجهگیری
همانطور که کارشناسان مسائل ایران بر آن تاکید میکنند، سفر رافائل گروسی به تهران را نباید صرفا در چارچوبی فنی تحلیل کرد، بلکه این دیدار را باید در بستر واقعیتهای سیاسی و راهبردی در حال تحول ارزیابی نمود.
این سفر در خلا اتفاق نمیافتد؛ تهران بهخوبی نشان داده که چگونه میتواند از ساختارهای نظارتی بینالمللی بهعنوان ابزاری برای مهار فشارهای خارجی بهره گیرد، بدون آنکه الزاماً برنامه هستهای خود را متوقف سازد.
در چنین شرایطی، آقای گروسی با مأموریتی پیچیده مواجه است. او باید از یکسو مانع فروپاشی نظام نظارتی آژانس شود و از سوی دیگر، مراقب باشد که این سفر به ابزاری برای مشروعیتبخشی به روندهای غیرشفاف هستهای تبدیل نشود.
از همین رو، این سفر نه تنها یک اقدام فنی بلکه لحظهای تعیینکننده در دیپلماسی بینالمللی به شمار میآید، لحظهای که ممکن است آخرین فرصت برای شکلدهی به واقعیتی باشد که در صورت بیتوجهی، میتواند توازن قدرت در خاورمیانه را دگرگون ساخته و زمینهساز بحرانی هستهای در سطح جهانی شود.
سفر مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی واجد ابعاد فنی و سیاسی همزمانی است که نقش کلیدی در شکلدهی به آینده گفتوگوها ایفا میکند. از دیدگاه فنی، این سفر فرصتی برای رسیدگی به دغدغههای آژانس درباره غنیسازی اورانیوم و محدودیتهای بازرسی بود.
ایران با پیشنهاد تفکیک میان پروندههای گذشته و فعالیتهای کنونی، تلاش دارد چارچوبی جدید برای کاهش تنشهای فنی و بازسازی اعتماد فراهم سازد.
همچنین اجرای کامل بیانیه مشترک مارس ۲۰۲۳ میتواند راه را برای بازگشت نظارت مؤثر آژانس هموار کند. از منظر سیاسی نیز، حضور گروسی نشانهای از آمادگی تهران برای تعامل با نهادهای بینالمللی و تأکیدی بر مشروعیت مذاکرات پیشرو در عمان است.
در این چارچوب، گروسی تلاش خواهد کرد میان مأموریت فنی آژانس و فشارهای سیاسی قدرتهای غربی تعادل برقرار کند، وظیفهای دشوار اما حیاتی برای جلوگیری از تصویب قطعنامههای تنبیهی در شورای حکام.
source