تاریخ انتشار •به روز شده در
رسانه اسرائيلی جروزالم پست در تحلیلی به این موضوع پرداخته و توافق احتمالی با ایران را مورد بررسی قرار داده و مینویسد: این احتمال وجود دارد که نظارت گستردهتر آژانس شامل دسترسی بیسابقه به زرادخانه موشکهای بالستیک جمهوری اسلامی نیز شود.
اگر ترامپ بتواند به این دو هدف دست یابد، میتوان آن را موفقیتی چشمگیر تلقی کرد که از برخی جنبهها حتی از توافق هستهای ۲۰۱۵ در دوران اوباما (برجام) فراتر میرود. با این حال، چنین توافقی احتمالاً از پایان دادن کامل به تهدید هستهای ایران بسیار فاصله خواهد داشت.
بیش از آن، با توجه به پیشرفتهایی که از سال ۲۰۱۸ در برنامه هستهای ایران ایجاد شده، حتی چنین توافقی ممکن است با تهدیدی بسیار جدیتر از آنچه پس از برجام وجود داشت، روبهرو باشد.
برجام چگونه ایران را محدود کرد؟
پایههای اصلی برجام شامل چهار بند کلیدی بود:
۱- کاهش تعداد سانتریفیوژهای فعال ایران برای غنیسازی اورانیوم تا حدود ۷۵٪ – از نزدیک به ۲۰ هزار سانتریفیوژ قدیمی به حدود ۵ هزار دستگاه
۲ – انتقال ذخایر اورانیوم غنیشده ۲۰٪ و بیش از ۵٪ به روسیه – که در آن زمان برای ساخت حدود ۱۰ بمب هستهای کافی بود
۳ – تعهد به نگهداشتن ذخایر اورانیوم غنیشده در سطح پایین (زیر ۳.۶۷٪) و به مقداری کمتر از یکسوم نیاز برای یک سلاح هستهای، بهمدت ۱۰ تا ۱۵ سال
۴ – اجازه دسترسی گسترده آژانس به تأسیسات هستهای اعلامشده ایران.
واقعیت امروز: سانتریفیوژهای پیشرفته و اورانیوم ۶۰٪
اگر قرار باشد در توافق جدید، سطح غنیسازی اورانیوم به همان محدودههای قبلی بازگردد، اکنون نیاز به امتیازهای بسیار بزرگتری از سوی تهران وجود دارد؛ چرا که ایران اکنون ۱۳,۳۵۵ سانتریفیوژ پیشرفته در اختیار دارد که ۱,۶۶۰ مورد از آنها از نوع پیشرفته IR-6 هستند و در سایت فردو نصب شدهاند.
در سال ۲۰۱۵، ایران هنوز حتی نحوه عملکرد سانتریفیوژهای IR-4 را بهطور کامل فرا نگرفته بود؛ چه برسد به IR-6. در آن زمان تنها از سانتریفیوژهای IR-1 و IR-2m استفاده میکرد که گفته میشود تا ۱۰ برابر کمبازدهتر از مدلهای جدید هستند.
این بدان معناست که برای بازگرداندن برنامه هستهای ایران به نقطهای مشابه سال ۲۰۱۵ – یعنی فاصله چندماهه تا ساخت بمب هستهای – دولت ترامپ باید ایران را به واگذاری بخش بسیار بزرگتری از تواناییهای هستهای متقاعد کند.
همچنین در سال ۲۰۱۵، ایران تنها ذخایری از اورانیوم کمغنای کافی برای ساخت بالقوه ۱۰ بمب در اختیار داشت، اما هنوز از توانایی فنی فاصله داشت. امروز، بهگفته مؤسسه علوم و امنیت بینالمللی، جمهوری اسلامی میتواند ظرف کمتر از یک هفته به اورانیوم کافی برای ساخت یک بمب هستهای دست یابد، و ظرف چند ماه به اورانیوم لازم برای ساخت حدود ۱۷ بمب.
آیا ارسال مجدد اورانیوم به روسیه ممکن است؟
اگر ترامپ بتواند ایران را وادار به ارسال یا رقیقسازی همه اورانیومهای با غنای بالا به سطح ۳.۶۷٪ کند، که اکنون بخش زیادی از آن تا سطح خطرناک ۶۰٪ غنی شده، این نیز دستاوردی مهم خواهد بود.
در سال ۲۰۱۵، ایران هنوز به این سطح از غنیسازی نرسیده بود.
نظارت موشکی؛ نقطه عطف احتمالی توافق جدید
اما شاید مهمترین نکتهای که ویتکاف در مصاحبهاش به آن اشاره کرد، تلاش برای دسترسی و نظارت بر برنامه موشکهای بالستیک ایران باشد.
در سال ۲۰۱۵، برنامه موشکی ایران بهطور کامل از مذاکرات کنار گذاشته شد و تهران هرگز حاضر نشد در این خصوص مذاکرهای انجام دهد.
احتمال آن که جمهوری اسلامی بهطور کامل از برنامه موشکیاش دست بکشد، یا حتی آن را به حالت تعلیق درآورد (چنانکه در سال ۲۰۱۵ با بسیاری از سانتریفیوژهایش کرد) بسیار ضعیف است. اما اگر ترامپ بتواند دستکم دسترسی نظارتی آژانس را بر این برنامه برقرار کند، احتمال کشف تلاشهای مخفیانه ایران برای گریز هستهای افزایش مییابد و این نخستین بار خواهد بود که اگر غرب بتواند از نزدیک بخشهایی از برنامه هستهای ایران را فراتر از اورانیومسازی رصد کند.
پس چرا ایران همچنان یک تهدید هستهای جدی خواهد ماند؟
اگر ترامپ بتواند به این دستاوردها برسد که اوباما نتوانست پس چرا ایران همچنان تهدیدی جدیتر از دوران پسابرجام باقی خواهد ماند؟ زیرا ایران از آن زمان بهطرز چشمگیری پیشرفت کرده است.
اگر برنامه هستهای ایران بهطور کامل نابود نشود، با توجه به دادههایی که درباره غنیسازی ۶۰٪، نحوه کار با سانتریفیوژهای پیشرفته و فعالیتهای مرتبط با تسلیحات هستهای جمعآوری کرده، این کشور میتواند بهسرعت و در یک مرکز مخفی، دوباره برنامه گریز هستهای خود را فعال کند.
در حالی که برجام با وجود ایراداتش، ایران را ۶ تا ۱۲ ماه از دستیابی به سلاح هستهای دور کرد، امروز جمهوری اسلامی هم از لحاظ کمی و هم کیفی به دانشی دست یافته که دیگر نمیتوان با توافقی موقت یا حفظ برخی تجهیزات در انبار، آن را برای مدت طولانی متوقف کرد؛ شاید تنها برای چند ماه.
در سال ۲۰۱۵، اگر ایران تقلب میکرد، احتمال شناساییاش بالا بود، چون نیاز به هزاران سانتریفیوژ در سایتهای بزرگ داشت. اما حالا میتواند با تنها صدها سانتریفیوژ در یک مرکز کوچک و ناشناس کار خود را پیش ببرد و همین کار نظارت را بسیار دشوار میکند.
و این در بهترین سناریو است؛ یعنی در حالتی که ایران تصمیم نگرفته باشد بخشهایی از ذخایر اورانیوم ۶۰٪ خود را پنهان و از دسترس بازرسان آژانس خارج کند.
یکی از جملات مکرر رافائل گروسی، مدیرکل آژانس، این است که ایران تنها کشوری در جهان است که تا سطح ۶۰٪ اورانیوم غنی کرده اما هنوز رسماً از مرز تولید سلاح عبور نکرده است.
این یعنی صرف نظر از مفاد روی کاغذ، هر توافقی که واقعاً «ضمانت آهنین» نداشته باشد، ایران را بهعنوان یک تهدید هستهای در آستانه باقی خواهد گذاشت.
ویتکاف سهشنبه شب در توییتی موضعی سختگیرانهتر در مورد مذاکرات اتخاذ کرد، اما بعید است که دولت ترامپ در عین تلاش برای رسیدن به توافق، موضعی تماماً تند اتخاذ کند که ایران آن را نپذیرد.
اسرائیل، توافق ناقص و گزینه حمله
در نهایت، هر توافقی که به تهدید هستهای ایران پایان ندهد، ضربهای بزرگ به امنیت اسرائیل وارد میکند کشوری که اکنون توان نظامی بسیار بیشتری نسبت به سال ۲۰۱۵ برای حمله به تأسیسات هستهای ایران دارد.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
جروزالم پست مطلب خود را این گونه به پایان می برد که در آن زمان، بیشتر مقامهای ارشد دفاعی اسرائیل تنها احتمال موفقیت حمله هوایی را مطرح میکردند. اما پس از حمله سنگین نیروی هوایی اسرائیل به سامانههای پدافندی ایران و مراکز تولید موشک بالستیک در اکتبر ۲۰۲۴، اکنون مشخص است که اسرائیل بهصورت عملی قادر به هدفگیری تأسیسات هستهای ایران است و این در حالی است که این تأسیسات طی شش ماه اخیر عملاً بدون دفاع باقی ماندهاند.
source