آگهی

 با این حال، باید با واقع‌گرایی به این همکاری نگریست، چرا که شرکت‌های روسی به‌رغم ظرفیت‌های قابل‌توجه، قادر به تأمین کامل نیازهای پیچیده تکنیکی و فناورانه صنعت نفت ایران نیستند و نمی‌توانند جایگزینی همه‌جانبه برای غول‌های غربی باشند.

تاکنون حدود چهار میلیارد دلار قرارداد میان شرکت‌های روسی و ایران برای توسعه هفت میدان نفتی امضا شده و مذاکراتی برای نهایی‌سازی تفاهم‌نامه‌های دیگر در جریان است.

در سال ۲۰۲۲، تفاهم‌نامه‌ای به ارزش ۴۰ میلیارد دلار میان شرکت گازپروم و شرکت ملی نفت ایران به امضا رسید؛ سندی که از آن به‌عنوان بزرگ‌ترین توافق سرمایه‌گذاری خارجی در تاریخ صنعت نفت ایران یاد می‌شود. این تفاهم‌نامه چشم‌اندازهایی برای توسعه فازهای جدید پارس جنوبی، میدان گازی کیش، طرح‌های ال‌ان‌جی، خطوط صادراتی و انتقال فناوری ترسیم می‌کرد.

 این تفاهم‌نامه، اگر  اجرایی می‌شد، می‌توانست سطح سرمایه‌گذاری روسیه را به‌طور قابل توجهی افزایش دهد. با این حال، تحقق اهداف فناورانه و پیشرفت در این پروژه‌ها همچنان به همکاری با بازیگران جهانی که دارای فناوری‌های پیشرفته و دانش فنی نوین هستند، بستگی دارد.

در نتیجه، موانع فنی و نیاز به تکنولوژی‌های روز، از جمله چالش‌هایی بوده که مانع از عملیاتی شدن  این تفاهم‌نامه گردید.

روسیه حلال مشکلات صنعت انرژی ایران؟

دولتمردان ایرانی مدعی هستند که در سایه تحریم‌های غرب، همکاری ایران و روسیه مزایای چندجانبه‌ای دارد. روسیه می‌تواند بخشی از فناوری و سرمایه مورد نیاز را فراهم آورد و ایران نیز به‌عنوان شریک ترانزیتی، امکان دسترسی روسیه به بازارهای جدید را تسهیل کند.

 پروژه‌هایی مانند سوآپ گاز، توسعه خطوط صادراتی و انتقال فناوری می‌تواند به کاهش فشار تحریم‌ها کمک کند و منبع جدیدی برای درآمدهای ارزی هر دو کشور ایجاد نماید. اما باید توجه داشت که اتکا صرف به توانمندی‌های روسیه نمی‌تواند جایگزین یک راهبرد متنوع‌سازی و چندجانبه‌گرایانه در همکاری‌های انرژی باشد.

در مجموع، توافقات و سرمایه‌گذاری‌های روسیه در صنعت نفت ایران، به‌ویژه در قالب توافق راهبردی دوجانبه که اخیراً در مجلس روسیه تصویب شده و در مجلس ایران در دست بررسی است، می‌تواند بستری برای احیای بخشی از ظرفیت‌های این صنعت فراهم کند.

 این مشارکت، ضمن افزایش ظرفیت تولید و توسعه زیرساخت‌ها، نوعی موازنه در برابر فشارهای غرب ایجاد می‌کند. با این حال، دستیابی به بازدهی مطلوب در این مسیر مستلزم مدیریت دقیق ملاحظات تحریمی، محدودیت‌های زیرساختی، و مهم‌تر از همه، خلأهای تکنولوژیکی است که همکاری صرف با روسیه به‌تنهایی قادر به رفع آن‌ها نخواهد بود.

به فیسبوک یورونیوز فارسی بپیوندید 

احمد وخشیته، استاد دانشگاه دوستی ملل روسیه، با اشاره به برآیند سیاست‌های داخلی و خارجی مبتنی بر ایدئولوژی که جمهوری اسلامی طی دهه‌های گذشته دنبال کرده است، تأکید می‌کند که این رویکرد منجر به انزوای بغرنج و جدی ایران در زمینه جذب سرمایه‌گذاری خارجی شده است؛ به‌گونه‌ای که هیچ شاخص بین‌المللی از امکان جذب معنادار سرمایه خارجی در ایران حکایت ندارد.

به گفته وخشیته، اگرچه رهبر جمهوری اسلامی همواره بر دشمنی با آمریکا تأکید دارد و معتقد است که مذاکره با این کشور تأثیری در حل مشکلات اقتصادی ایران ندارد، اما ساده‌ترین و آشکارترین نقض این ادعا، کاهش چشمگیر قیمت دلار در بازار داخلی ایران هم‌زمان با هر دور از مذاکرات ایران و آمریکا است.

 بنابراین، با این سیگنال مواجه هستیم که حتی یک گام در مسیر سیاست خارجی سازنده می‌تواند تأثیرات ملموسی بر اقتصاد بگذارد. حال اگر این مؤلفه را در کنار احتمال سرمایه‌گذاری شرکت‌های آمریکایی در ایران، در صورت دستیابی به توافق، قرار دهیم، می‌توان نتیجه گرفت که در صورت حرکت جمهوری اسلامی به سوی آزادی تجارت و سرمایه‌گذاری، رقابت شرکت‌های چندملیتی یا وابسته به آمریکا و اروپا با چین و روسیه می‌تواند منافع بزرگی را برای اقتصاد بحران‌زده ایران به ارمغان آورد.

وخشیته معتقد است که با نگاه مطلق‌گرایانه به یک کشور خاص، نمی‌توان انتظار داشت ناجی‌ای برای اقتصاد بیمار و دولتی ایران یافت شود. اگر چنین رویکردی مؤثر بود، در شش سال گذشته که جمهوری اسلامی به‌طور مطلق به شرق گرایش داشته، میزان سرمایه‌گذاری خارجی نباید تنها حدود ۶۰۰ میلیون دلار می‌بود.

تداوم سیاست فشار حداکثری ترامپ

دولت آمریکا با هدف صفر کردن صادرات نفت ایران و قطع شاهرگ اصلی اقتصاد تهران، به‌وسیله تحریم‌های گسترده، فشار بر کشورهای خریدار و هدف قرار دادن زیرساخت‌های نفتی ایران، تلاش می‌کند. این سیاست «فشار حداکثری» که اخیراً شامل تحریم‌های جدید علیه شرکت‌ها و پالایشگاه‌های مرتبط با نفت ایران است، با هدف کاهش صادرات نفت ایران به کمتر از ۱۰۰ هزار بشکه در روز پیگیری می‌شود.

آگهی

کاخ سفید همچنین اعلام کرده که هدف نهایی آن قطع کامل صادرات نفت ایران به منظور بی‌ثبات کردن اقتصاد کشور است.

با این حال، ایران با بهره‌گیری از روش‌های مختلف دور زدن تحریم‌ها، از جمله استفاده از سیستم‌های پرداخت غیررسمی، همکاری با شرکای منطقه‌ای و کشورهای همسایه، و استفاده از پالایشگاه‌های مستقل در چین، توانسته است بخشی از صادرات نفت خود را حفظ کند.

این اقدام‌ها به ایران کمک کرده‌اند تا همچنان نفت خود را به چین، ارسال کند. بنابراین، باوجود فشارهای شدید آمریکا، صفر کردن کامل صادرات نفت ایران به‌ویژه در شرایط کنونی کار بسیار دشواری است.

نفت و گاز همچنان بزرگ‌ترین منابع درآمد ارزی ایران هستند. این بخش به‌طور مستقیم ۲۳ درصد از تولید ناخالص داخلی کشور را تشکیل می‌دهد، هرچند که ایران تلاش کرده است تا وابستگی خود به نفت را کاهش دهد و بخش‌هایی نظیر صنعت خودرو، متالورژی و پتروشیمی را گسترش دهد.

آگهی

به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

 با این حال، کاهش صادرات نفت ضربه‌ای جدی به اقتصاد ایران وارد خواهد کرد و به‌شدت به رشد اقتصادی کشور آسیب می‌زند.

ترامپ: هر کشوری به هر میزان از ایران نفت بخرد از تجارت با آمریکا محروم می‌شود

هفته گذشته دونالد ترامپ، رئیس‌جمهورآمریکا، در سخنانی جدید بار دیگر ایران را هدف انتقاد قرار داد. وی اعلام کرد که هر کشوری که از ایران نفت خریداری کند، دیگر اجازه تجارت با ایالات متحده را نخواهد داشت. این هشدار در راستای سیاست فشار حداکثری دولت ترامپ علیه تهران مطرح شد.

آگهی

دالغا خاتین‌اوغلو، کارشناس انرژی ساکن جمهوری آذربایجان، با استناد به آمار گمرک چین درباره واردات نفت ایران معتقد است که تلاش‌های دولت ترامپ در قالب سیاست فشار حداکثری برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران موفق نبوده است.

 به گفته خاتین‌اوغلو، با وجود اینکه آمریکا به دنبال واردات نفت از سایر منابع به‌ویژه کشورهای منطقه است، چین همچنان یکی از بزرگ‌ترین مشتریان نفت ایران باقی مانده است.

در نتیجه، عدم موفقیت آمریکا در کاهش صادرات نفت ایران، نشان‌دهنده ضعف کارایی این سیاست‌ها است.

همچنین، با توجه به رویکرد محتاطانه چین در مواجهه با تحریم‌های ایالات متحده و تمایل این کشور به افزایش تجارت با ایران، تحلیل‌گران اقتصادی احتمال می‌دهند که سیاست فشار حداکثری به‌طور کامل نتواند صادرات نفت ایران را متوقف کند و ایران همچنان قادر خواهد بود نفت خود را در بازارهای جهانی عرضه کند.

آگهی

به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید

توماس اودانل، کارشناس امنیت انرژی و ژئوپلیتیک از آلمان، معتقد است که هشدار جدید ترامپ درباره تحریم خریداران نفت و گاز ایران با هدف وادار کردن ایران به پذیرش توافقی جامع با آمریکا صادر شده است؛ توافقی که نه‌تنها برنامه هسته‌ای ایران، بلکه امنیت منطقه‌ای در خاورمیانه را نیز در بر بگیرد.

او با اشاره به اقدامات دولت اوباما خاطرنشان می‌کند که در آن زمان، اوباما هنری کسینجر را به چین و هیلاری کلینتون را به عربستان فرستاد تا از یک سو حمایت چین از تحریم‌ها علیه ایران را تضمین کند و از سوی دیگر، عرضه کافی نفت توسط عربستان و امارات را برای جبران کمبود احتمالی در بازار جهانی فراهم سازد.

به گفته اودانل، ترامپ نیز سیاستی مشابه را دنبال می‌کند؛ به این معنا که با حذف تدریجی نفت ایران از بازار جهانی، عرضه نفت همچنان در سطحی حفظ شود که بازار دچار کمبود نشود و در عین حال، چین نیز به دلیل کاهش واردات نفت از ایران متضرر نگردد.

آگهی

به گفته وی در این میان، روسیه می‌تواند نفت ایران را با تخفیف قابل‌توجهی در بازار عرضه کند. به همین دلیل، همکاری مسکو با دولت ترامپ برای اجرای مؤثرتر سیاست فشار حداکثری علیه ایران، ضروری به نظر می‌رسد.

نتیجه‌گیری

صنعت نفت ایران همواره به‌طور عمیقی به فناوری‌های غربی وابسته بوده است. این وابستگی، از یک سو، موجب شکل‌گیری استانداردهای فنی و زیرساخت‌هایی شده که عمدتاً بر پایه فناوری‌های اروپایی و آمریکایی استوارند.

بهره‌برداری از این فناوری‌ها و تجهیزات پیشرفته، در کنار ساختارهای مهندسی‌شده، به افزایش کارایی و بهره‌وری در صنعت نفت کشور انجامیده است.

اما در شرایط کنونی که ایران با چالش‌های جدی در تأمین فناوری و تجهیزات روبه‌روست، جایگزینی فناوری‌های غربی با نمونه‌های روسی یا چینی نه‌تنها از نظر فنی با دشواری همراه است، بلکه به‌دلیل تفاوت‌های بنیادین در استانداردها و تکنولوژی‌ها، ممکن است به بهره‌برداری ناقص، اختلالات فنی و کاهش کیفیت عملکرد تأسیسات منجر شود. ازاین‌رو، در سیاست‌گذاری‌های آینده باید این واقعیت مدنظر قرار گیرد که توسعه پایدار صنعت نفت ایران مستلزم دسترسی به فناوری‌های پیشرفته غربی است.

آگهی

در حالی که روابط ایران با کشورهایی مانند چین و روسیه گسترش یافته و این همکاری‌ها توانسته‌اند در کوتاه‌مدت برخی خلأهای موجود در بخش‌های تجاری و اقتصادی را تا حدی جبران کنند، اما این روابط نمی‌توانند جایگزینی کامل برای فناوری‌های غربی باشند. صنعت نفت ایران، بدون بهره‌مندی از این فناوری‌ها، در حوزه‌هایی همچون بهره‌وری، رقابت‌پذیری و انتقال دانش فنی، با چالش‌های جدی مواجه خواهد بود.

یورونیوز فارسی را در ایکس دنبال کنید

در این میان، الحاق به گروه ویژه اقدام مالی (FATF) و پایبندی به قوانین مالی بین‌المللی، از اهمیتی بنیادین برخوردار است؛ چراکه چنین اقدامی بستری مناسب برای دسترسی سرمایه‌گذاران—چه داخلی و چه خارجی—به منابع مالی فراهم می‌سازد و می‌تواند زمینه‌ساز گشایش در تعاملات اقتصادی ایران با جهان شود.

در نهایت، برای احیای صنعت نفت و بازگشت آن به رقابت‌پذیری در سطح جهانی، ضروری است چارچوبی قانونی، پایدار، شفاف و تضمین‌کننده منافع سرمایه‌گذاران خارجی ایجاد شود. وجود چنین بستری، ضمن کاهش ریسک‌های سرمایه‌گذاری، موجب جذب فناوری‌های نوین و سرمایه‌گذاری‌های بلندمدت خواهد شد.

آگهی

ایران باید نشان دهد که در صورت رفع تحریم‌ها و بازگشت به بازارهای جهانی، از ثبات اقتصادی برخوردار است و امکان انتقال سود برای سرمایه‌گذاران خارجی فراهم خواهد بود. تنها در سایه چنین اقداماتی است که صنعت نفت ایران می‌تواند بار دیگر به یکی از ارکان اصلی رشد اقتصادی کشور بدل شود و نقشی مؤثر در عرصه رقابت‌های جهانی انرژی ایفا کند.

source

توسط modekhabari.ir