آگهی
بنابر این گزارش، پس از جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، شرایط حکمرانی در ایران پیچیده شده است. علی خامنهای رهبر ۸۶ ساله جمهوری اسلامی ایران تنها به ندرت در انظار عمومی ظاهر میشود و خطبههایش که زمانی طولانی بودند، اکنون مختصر شدهاند. مساله جانشینی او بیش از هر زمان دیگری مطرح است و بازیگران داخل و خارج حکومت برای تعیین جایگاه خود در جدال هستند. همچنین اکنون بحث درباره جایگزینی برای جمهوری اسلامی بیش از پیش جریان دارد.
از سوی دیگر، پس از حملات آمریکا و اسرائیل به تاسیسات هستهای ایران، ابهام درباره سرنوشت برنامه هستهای در دیگر بخشهای نظام سیاسی نیز بازتاب یافته است و اگرچه مردم مشتاقند بدانند که آیا رهبری نظام در نهایت با پیشنهادهای دونالد ترامپ، رئیسجمهوری آمریکا برای توافق هستهای موافقت میکند یا نه، اما دیگر همچون گذشته نسبت به این که چه کسانی در آینده نزدیک مسئولیت حکمرانی را بر عهده میگیرند، اطمینان ندارند.
به گزارش اکونومیست، در ابتدا به نظر میرسید که جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل موجب ثبات سیاسی در ایران شده است؛ موج وطندوستی حاکمان و مردم را تا حدودی به هم نزدیک کرده و فراخوانهای بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل برای خیزش و اعتراض ایرانیان بیپاسخ مانده بود. اما پس از حصول آتشبس در روز ۲۴ ژوئن، اختلاف نظرها در راس حکومت درباره چگونگی حفظ وحدت ملی حکومت را بیش از همیشه چندقطبی نشان داده است.
راه حل خامنهای چیست؟
به نظر میرسد که راه حل علی خامنهای برای این وضعیت بیشتر جنبه نمایشی دارد. او برای جلب نظر مردم دلزده و خشمگین از حکومت روحانیون تلاش کرده است که لباس ملیگرایی بر پیکر جمهوری اسلامی بپوشاند.
آقای خامنهای در نخستین حضور در انظار عمومی با شرکت در مراسم عزاداری عاشورا از مداح خواست که «ای ایران ایران» بخواند و این روند در بسیاری از مراسم عزاداری حکومتی در ماه محرم ادامه داشت. رهبر جمهوری اسلامی که پیشتر ایران پیش از سلام را مملو از فساد، ظلم سلسلههای پادشاهی و توهم میدانست و تاکید میکرد که افتخار واقعی ملت مربوط به دوران پس از ظهور اسلام است، اکنون به طور بیسابقهای بر عظمت «تمدن کهن ایران» تاکید میکند.
در راستای همین سیاست، در سطح شهرهای بزرگ بیلبوردهای جدیدی از اسطورههای باستانی ایرانی با مضامین امروزی نصب شدهاند. همچنین به نظر میرسد فعالیتهای حکومت برای اعمال حجاب اجباری کمتر شده است.
اما چنین امتیازدهی با هدف کاهش تقاضای مردم برای تغییر نظام سیاسی است. آقای خامنهای اخیرا احمد جنتی ۹۹ ساله را برای بار سیوسوم به ریاست شورای نگهبان منصوب کرده، اعدامها همچنان در حال افزایش است و به نظر میرسد عفو زندانیان سیاسی همچنان بسیار دور از دسترس است.
جدال در راس حکومت
همزمان که رهبر جمهوری اسلامی در تلاش است شرایط کنونی کشور را عادی جلوه دهد ، رقبای او برای جانشینی خیز برداشتهاند.
سپاه پاسداران از ادامه درگیری با اسرائیل بهعنوان بهانهای برای حفظ قدرت استفاده میکند. آقای خامنهای پیش از آنکه در جریان حملات اسرائیل به پناهگاه برود، اختیار تصمیمگیری را به فرماندهان نظامی واگذار کرد و بدین ترتیب امکان شکلگیری نوعی حکومت نظامی را که نقش او را به یک نماد تقلیل میداد، فراهم کرد. اما نظامیان نیز در حفظ انسجام ناکام بودند و نفوذ آشکار اسرائیل در میان نیروهای نظامی و امنیتی ضمن گسترش فضای سوءظن، هماهنگی را دشوار کرد. منافع گسترده اقتصادی سپاه و فساد سیستماتیک آن نیز باعث شده برخی این نهاد را چون مجموعهای از مافیاهای غیرمتمرکز تلقی کنند.
مسعود پزشکیان، رئیسجمهوری ایران با هدف تبدیل وحدت ظاهری به وجود آمده در پی جنگ ۱۲ روزه به آشتی ملی پایدار، خواستار گفتگو با مخالفان و بازگشت تبعیدیها شده است. با این حال، از سویی، او نفوذ کافی برای عملیکردن این هدف ندارد و از سوی دیگر، ایرانیان او را مقصر خاموشیها و قطعیهای طولانی آب در گرمای تابستان میدانند. همچنین با توجه به این که دولت در قانعکردن تجاری که با دور زدن تحریمها به تجارت میپردازند، توفیقی نداشته است، مردم تاحدی آقای پزشکیان و دولت او را مسئول سقوط ارزش ریال میدانند.
همچنین، محمود احمدینژاد و حسن روحانی، دو رئیسجمهوری پیشین ایران نیز به نوعی به دنبال بازگشت به صحنه هستند و هر دوی آنها پایگاه مردمی بزرگتری نسبت به آقای پزشکیان دارند. به نظر میرسد که آقای روحانی خود را به عنوان گزینه جانشینی آقای خامنهای میداند و امیدوار است که بتواند رابطه با غرب را از بنبست خارج کند. او طی بیانیهای که به مناسبت آتشبس ایران و اسرائيل منتشر کرد، گفت: « این بحران باید دستورکاری بسازد برای تصحیح مسیر و بازسازی بنیادهای حکمرانی.»
علی لاریجانی، مشاور علی خامنهای نیز درحال حاضر همچون رئیسجمهوری اجرایی رفتار میکند. او اخیرا در راس هیاتی به مسکو رفت و با ولادیمیر پوتین، رئیسجمهوری روسیه دیدار کرد.
از سوی دیگر، مخالفان در داخل ایران نیز صدایشان بلندتر شده است. میرحسین موسوی در ۱۱ ژوئیه با انتشار بیانیهای که به امضای صدها نفر از چهرههای سیاسی و فرهنگی رسید، خواستار تدوین قانون اساسی جدید شد.
این در حالی است که، بسیاری از جوانان ایرانی خواهان تغییرات اساسی هستند که هیچیک از چهرههای فعلی و گذشته، حتی مخالفان کهنسالی چون موسوی، در آن جایی نداشته باشند.
به گزارش اکونومیست، شکاف داخلی در جمهوری اسلامی بر سیاست خارجی آن سنگینی کرده و سران نظام پس از کارزار اسرائیل علیه گروههای نیابتی، از رویای سلطه به منطقه دست کشیده و هدف را به حفظ بقای رژیم تقلیل دادهاند.
بنابر این گزارش، در حال حاضر، تندروهای جمهوری اسلامی خواهان حرکت سریع بهسوی ساخت بمب اتم هستند. اما برخی دیگر امیدوارند چین، به عنوان مشتری اصلی نفت ایران، با ارسال جنگندههای نوین به کمک بیاید. این در حالی است که با وجود تهدیدهای اسرائیل به ازسرگیری بمباران، چنین حمایتی احتمالا به موقع به ایران نمیرسد. روسیه نیز که درگیر جنگ اوکراین است و در بازسازی سامانههای پدافندی ایران تعلل کرده است.
در نتیجه به نظر میرسد که تنها گزینه باقیمانده آمریکا است. این در حالی است که تهران از مشارکت دونالد ترامپ در حملات اسرائیل علیه ایران نگران و نسبت به واشنگتن بیشازپیش بیاعتماد شده است. درنتیجه اگرچه عباس عراقچی، وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران بارها آمادگی تهران برای از سرگیری گفتگوهای هستهای را ابراز کرده، اما هنوز پیشرفتی حاصل نشده است.
به گزارش اکونومیست، اگرچه با توجه به وضعیت اقتصادی و سایه جنگ بر سر ایران، مردم به تصمیم فوری سران نظام برای برقراری گفتگوها و پایان دادن به انزوای چندین ساله ایران نیاز دارند، اما اختلافات بر سر مسیر آینده مانع پیشروی است و این احتمال وجود دارد که رهبر جمهوری اسلامی دیگر نه اقتدار و نه دوراندیشی لازم برای اتخاذ این تصمیم سرنوشتساز را در اختیار نداشته باشد.
source