پس از سقوط بشار اسد در سوریه، ایران اکنون بیش از هر زمان دیگری منزوی شده است، چرا که این رویداد با تضعیف هر چه بیشتر «محور مقاومت» که تا پیش از این گروههای مسلحی مانند حماس و حزبالله را متحد میکرد، عملا خاورمیانه را متحول کرد.
از آنجایی که متحدان اصلی جمهوری اسلامی اکنون یا از بین رفتهاند و یا به شدت تضعیف شدهاند، ایران اکنون ممکن است خود را در جایگاهی ببینید که در بهترین حالت به بازتعریف راهبرد امنیتی و موقعیت خود در منطقه نیاز داشته باشد.
تصاویر شورشیان سوری که روز یکشنبه سفارت ایران در دمشق را غارت کردند، لحظهای مهم در این تحولات را نشان میدهد. بطوریکه تصاویر علی خامنهای، رهبر کنونی و روحالله خمینی، بنیانگذار انقلاب اسلامی در ایران به صورت پراکنده روی زمین بود.
بنر بزرگی از حسن نصرالله، دبیرکل سابق حزبالله که در حمله ماه سپتامبر اسرائیل کشته شد، و سردار قاسم سلیمانی که در حمله هوایی آمریکا در سال ۲۰۲۰ کشته شد نیز پاره شد و این بدان معنی بود که تهران، متحد اصلی بشار اسد، دیگر کنترل آنجا را در دست ندارد.
دیپلماتهای ایرانی شب قبل سفارت را رها کرده بودند. فرماندهان نظامی ایران از جمله افسران عالیرتبه نیروی قدس و سایر پرسنل نیز با عجله سوریه را ترک کردند و ناتوانی ایران در ادامه حمایت از اسد در برابر پیشروی سریع شورشیان را رقم زدند.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
لحن تهران در آستانه سقوط دمشق تغییر کرد. وزیر امور خارجه ایران روز شنبه از دولت سوریه و «گروههای مخالف قانونی» خواست تا وارد مذاکره شوند. این بیانگر تغییر قابل توجهی در رویکرد ایران در قبال رهبری جدید سوریه است که قبلاً آن را «تروریست» خوانده بود.
این وزارتخانه روز یکشنبه گام دیگری برداشت و اظهار داشت که تهران انتظار دارد روابطش با دمشق بر اساس رویکرد «حکیمانه و دوراندیشانه» مستحکم بماند و برای تعامل با رهبری جدید سوریه ابراز تمایل کرد.
«آن محور مقاومتی که میشناختیم دیگر وجود ندارد»
سوریه کریدور ایران برای ارائه پشتیبانی لجستیکی و تسلیحاتی از گروه لبنانی حزبالله و حماس در غزه بود که به تضمین امنیت قدرتهای محور مقاومت کمک کرد و در عین حال به ایران اجازه داد تا نفوذ و قابلیتهای بازدارندهاش را دور از مرزهای خود اعمال کند.
جاناتان پیرون، مورخ و متخصص ایران در اندیشکده بلژیکی «Etopia» در گفتگو با فرانس۲۴ خاطرنشان می کند: «سوریه سکوی پرشی برای رژیم ایران بود تا نفوذ خود را تا مدیترانه نشان دهد، ظرفیتی که اکنون از دست رفته است.»
او میگوید: «آن محور مقاومتی که میشناختیم دیگر وجود ندارد. مضافا اینکه با عملیات اسرائیل در لبنان، حزب الله دیگر وجود ندارد و ظرفیت آن برای عمل به میزان قابل توجهی کاهش یافته است.»
وی افزود: «اکنون سوریه اسد نیز از بین رفته است و اجزای اصلی محور مقاومت از بین رفته است. دیگر چه چیزی باقی مانده است؟ شاید بگویید حوثیها در یمن، اما آنها برنامههای خود را دنبال میکنند و از تهران دور هستند. شبهنظامیان عراقی هم که اخیراً از مداخله در سوریه برای حمایت از اسد خودداری کردهاند.»
فروپاشی پیشبینی شده توسط نتانیاهو؟
دیوید ریگولهرز، پژوهشگر و کارشناس خاورمیانه در اندیشکده «انستیتو فرانسوی برای امور بینالملل و استراتژیک [ایریس]» به خبرنگار فرانس ۲۴ میگوید: «فروپاشی محور مقاومت پیامد مستقیم حملات حماس در هفتم اکتبر (۱۵ مهر ۱۴۰۲) و حمله متعاقب اسرائیل است.»
آقای ریگولهرز توضیح میدهد که اولین ضربه به محور مقاومت، «جنگ غزه علیه حماس در واکنش فوری به تراژدی هفتم اکتبر بود. این بدون شک اولین ضربه در برنامهریزی برای یک بازی بزرگتر بود.»
او میگوید: «ضربه دوم جنگ فرسایشی علیه حزبالله لبنان بود، که اولین گروه نیابتی ایران بود که با پرتاب موشک به سمت اسرائیل در حمایت از حماس از هشتم اکتبر (۱۶ مهر ۱۴۰۲) به بعد وارد عمل شد.» و «سقوط بشار اسد را میتوان سومین مرحله دانست.»
به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل ممکن است این روزها را پیشبینی کرده یا حداقل به آن امیدوار بوده است، کما اینکه به گفته ریگولهرز، نتانیاهو خیلی زود دم از بازطراحی بزرگ منطقه زد.
نتانیاهو در نهم اکتبر (۱۷ مهر ۱۴۰۲) یعنی تنها دو روز پس از عملیات طوفان الاقصی گروههای فلسطینی در خاک اسرائیل، گفت: «آنچه حماس تجربه خواهد کرد دشوار و وحشتناک خواهد بود… ما خاورمیانه را تغییر خواهیم داد.»
اسد؛ پادشاهی برهنه
سقوط اسد را می توان تا حدی به موقعیت تضعیف شده ایران نسبت داد که ناشی از تضعیف استراتژیک نیروهای نیابتی آن، به ویژه حزب الله است.
ریگوله رز خاطرنشان می کند که «معمولاً حزب الله بود که با حمایت از بشار اسد برای دفاع از منافع ایران می جنگید. اما حزب الله مجبور شد بسیاری از نیروهای خود را برای نبرد با اسرائیل به لبنان بازگرداند. بنابراین اسد خود را کمی شبیه یک پادشاه برهنه یافت، به ویژه که روسیه نیز به دلیل جنگ در اوکراین دیگر قادر به نجات رژیم سوریه نبود.»
رژیم ایران باید در امنیت خود تجدید نظر کند
جاناتان پیرون بیان میکند که «ایران خود را در موضع ضعف بیسابقهای میبیند. محیط امنیتی آن اکنون به مرزهای واقعی آن محدود شده است.»
آقای پیرون اضافه می کند که «ایران مجبور خواهد بود در رویکرد امنیتی خود تجدید نظر کند.»
در مواجهه با این شرایط جدید، ایران ممکن است به دنبال تسریع در توسعه تسلیحات هستهای خود باشد تا حکومتش به سرنوشت اسد دچار نشود.
source