تاریخ انتشار •به روز شده در
«به دلیل پرداخت یارانه از یک سو و اتلاف انرژی از سوی دیگر شاهد مصرف بیش از حد انرژی در ایران هستیم به ویژه آن که جمهوریاسلامی صرفهجویی را به اندازه یک امر اخلاقی تنزل داده. در حالی که میدانیم صرفهجویی صرفا یک امر اخلاقی نیست و مثلا در اسرائیل اگر کسی خودروی خود را در خانه بشوید زندانی میشود.»
موج دیگری از سرما ایران را فرا گرفت و پس از قطع برق پایتخت و شهرها، دعوایی از دو وزارتخانه نفت و نیرو را بیش از پیش برملا کرد تا جای خالی سیاستگذاری کلان در حوزه انرژی توسط جمهوری اسلامی بیشتر ملموس شود. این در حالیست که طبق پیشبینیهای هواشناسی روزهای آینده بهویژه در پایتخت با سرمای غیرمعمول همراه خواهد شد.
وزارت نیرو عدم تامین سوخت نیروگاههای حرارتی توسط وزارت نفت را علت بروز گسترده قطع برق از ۲۳ بهمن عنوان کرد. امری که با واکنش علنی وزیر نفت در حاشیه جلسه هیات دولت مواجه شد که میگفت حتی ۲۴ درصد بیش از بهمن ۱۴۰۲ سوخت مایع به نیروگاهها تحویل داده شده است.
جالب اینجاست با وجودی که این روزها اصطلاح «ناترازی» به ویژه ناترازی در انرژی به کلیدواژه سخنرانیها و اظهارنظرهای مختلف «مسعود پزشکیان» از زمان رییسجمهور شدنش تبدیل شده اما او جلسه شورای عالی انرژی تشکیل نداده تا از موضعی کلانتر مسئله را مدیریت کند. آخرین جلسه شورای عالی انرژی اول آبان ۱۴۰۲ به ریاست «ابراهیم رئیسی» رییسجمهور پیشین ایران تشکیل شده بود.
ایران در حالی گرفتار چگونگی سرکردن زمستان و تابستانهای سخت شده که جزو سه کشور اول تولیدکننده گاز محسوب میشود ولی به تعبیر بسیاری از کارشناسان علاوه بر آن که سهم خود در تاثیرگذاری بر بازار نفت را از دست داده به زودی از هر تاثیری در بازار انرژی نیز کنار گذاشته میشود. چیزی که «روزبه اسکندری» کارشناس سازههای هیدرولیکی و فعال در حوزه انرژی در تحلیل آن به یورونیوز فارسی میگوید: «جمهوری اسلامی فاقد سیاست کلان در حوزه انرژی است و درآمدهای حاصل از نفت را به جای سرمایهگذاری در زمینه توسعه انرژیهای تجدیدپذیر و پاک صرف ماجراجوییهای منطقهای کردهاست».
چیزی که پیشتر نیز کارشناسان بر آن دست گذاشته بودند مثل آنچه «پرستو نریمیسا» مدیرکل سابق دفتر برنامهریزی، بهرهبرداری و بازار برق شرکت نیروی برق حرارتی بر آن تاکید کرده و گفته بود: «دو حامل انرژی را همزمان به همهجای کشور بردهاید. آیا این کار اقتصادی است که به همان جایی که برق را میبرید، گاز هم ببرید؟»
سرمایی که اختلاف قدیمی را عریان کرد
موج جدید سرما که تهران را در برگرفت، اول تعطیلیها کشور را فرا گرفت. اما گویا زمستان سخت روی دیگر خود را به جمهوری اسلامی نشان داده باشد، تعطیلی مدارس و دانشگاه و حتی ادارات افاقه نکرد و روز ۲۳ بهمن قطع برق در پایتخت بار دیگر همه نگاهها را به سوی وزیر نیرو دولت چهاردهم جلب کرد. آن هم وزیر نیرویی که «مسعود پزشکیان» پیشتر درباره اشتباه محاسباتی او در تامین سوخت نیروگاهها و قطع برق گفته بود. البته هنوز «عباس علیآبادی» خودش نه به اشتباهش اعتراف و نه از کسی عذرخواهی کردهاست.
با این حال پس این دور از قطع برق، شرکت توانیر در بیانیهای علت قطعی برق گسترده پایتخت را ناشی از مشکل تأمین سوخت اعلام کرد. بلافاصله پس از این بیانیه «شانا» رسانه وابسته به وزارتنفت در نخستین ساعت بامداد چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۴۰۳ در گزارشی با عنوان «توضیحاتی درباره ادعاهای وزارت نیرو» نوشت: «درحالیکه آمارها نشان میدهد مدیریت صحیح سبد سوخت میتوانست از مشکلات اخیر جلوگیری کند، وزارت نیرو بهجای تمرکز بر سیاستگذاری صحیح و اجرای مصوبات مرتبط با مصرف سوخت مایع، تلاش دارد با فرافکنی، کمبود گاز را عامل اصلی خاموشیها جلوه دهد. این درحالیاست که تأمین گاز و سوخت مایع، حتی فراتر از تعهدات انجامشده و در بسیاری از روزها بیش از میزان تکلیفشده به نیروگاهها تحویل داده شده است.»
موضوع به همینجا ختم نشد و «محسن پاکنژاد»، وزیر نفت، همانطور در حیاط دولت و در جمع خبرنگاران اعلام کرد قطعی برق تهران ربطی به سوخت نیروگاهی ندارد و سوخت تأمین شده است.
کشمکش وزرای نفت و نیرو در حالی در دولت چهاردهم علنی شده که پیشتر نیز در دولتهای قبلی جریان داشته ولی جلوی چشم مردم علنی نشده بود. در واقع از زمانی که سهم تولید برق از نیروگاههای حرارتی از سهم تولید برق از نیروگاههای برقابی پیشیگرفت و وزارتنفت هم برای تامین گاز مردم و هم برای تامین گاز نیروگاهها مسئولیت داشت این کشمکش پررنگ و پررنگتر شده بود.
جای خالی شورای عالی انرژی یا غیبت یک سیاست کلان و واحد
«ناترازی» که این روزها بیش از هر زمان دیگری به ادبیات روزمره سیاسی راه یافته بهانه بحثها و میزگردهایی هم در همین مدت شده است. از جمله آن که رسانههای ایران در تحلیل چرایی بروز این بحران به اصطلاح ناترازیها از کارشناسان دعوت کردهاند. مثل حضور «رضا اردکانیان» وزیر نیرو دولت دوازدهم که با «غلامحسین حسنتاش» عضو انجمن اقتصاد انرژی ایران و هیئت علمی مؤسسه مطالعات بینالمللی انرژی در «آزاد» رسانه و پلتفرم تخصصی گفتگو به بحث دراینباره پرداختند. یا گفتگو «محمد فاضلی» مشاور وزیر نیرو دولت دوازدهم با «داود منظور» رییس سازمان برنامه و بودجه دولت سیزدهم.
«داود منظور» در گفتگو با «محمد فاضلی» گفته است: «میزان ظرفیت نیروگاهی کشور در دولت آقای روحانی ۱۵ هزار مگاوات و در دولت شهید رئیسی ۹ هزار مگاوات افزایش پیدا کرد، اما چون رشد تقاضا شدیدتر است، این افزایش ظرفیت پاسخگو نخواهد بود.»
نکتهای که «روزبه اسکندری» در تحلیل آن به یورونیوز فارسی میگوید: «جمهوری اسلامی همیشه به جای اصلاح رویه غلط به فکر تامین منبع بوده است. مثلا در جایی که شبکه توزیع با پرت آب مواجه است به جای این که برود روند غلط یا پروسه را اصلاح کند باز هم به این که چطور باز آب عرضه کند مشغول است.»
حالا آنچه دعوای وزرای نیرو و نفت از یک سو آن را عیان کرده و از سوی دیگر ناتوانی دولتها در برابر شدت و افزایش تقاضای مصرف را برجسته کرده جای خالی یک سیاست کلان در حوزه انرژی است.
به عبارت دیگر اگر بخواهیم آنچه رضا اردکانیان و داود منظور به آن اشاره کردهاند یعنی ناتوانی در برابر رشد مصرف را از منظری دیگر مورد توجه قرار دهیم باید نکتهای که «پرستو نریمیسا» از کارشناسان وزارتنیرو که سالها تجربه محاسبه و تامین سوخت نیروگاهها را در کارنامه داشته مرور کنیم. او در گفتگویی که در سال ۱۴۰۰ در ویژهنامه «پای فردا بر شانههای امروز» روزنامه ایران منتشر شد تاکید کرده بود: « دو حامل انرژی را همزمان به همهجای کشور بردهاید. آیا این کار اقتصادی است که به همان جایی که برق را میبرید، گاز هم ببرید؟»
نریمیسا همچنین به این نکته اشاره کرده بود که «زمانی به صنعت برق تأکید شده که در فلان نقطه قرار است کارخانهای ایجاد شود. صنعت برق برای تأمین برق آن کارخانه خود را موظف دیده و برای برقرسانی به آن، پست برق و شبکه ایجاد کرده اما آن کارخانه هیچ وقت احداث نشده است. این یکی از هزینههای پنهان تحمیلی به صنعت برق است.»
اسکندری، متخصص سازههای هیدرولیک و فعال حوزه انرژی در گفتگو با یورونیوز در تحلیل این وضعیت میگوید: «علاوه بر آن که تکیه بر سبد انرژی در ایران تغییر کرده، به دلیل پرداخت یارانه از یک سو و اتلاف انرژی از سوی دیگر شاهد مصرف بیش از حد انرژی در ایران هستیم به ویژه آن که جمهوری اسلامی صرفهجویی را به اندازه یک امر اخلاقی تنزل دادهاست. در حالی که میدانیم صرفهجویی صرفا یک امر اخلاقی نیست و مثلا در اسرائیل اگر کسی خودروی خود را در خانه با آب بشوید زندانی میشود».
از ناتوانی در صادرات مازوت تا اتلاف انرژی در ساختمان
نشانههای فقدان سیاست کلان در حوزه انرژی طیف گستردهای را شامل میشود. فارغ از بهای انرژی و یارانه پیدا و پنهانی که جمهوری اسلامی برای همه حاملها پرداخت میکند مصداقها و مثالهای ملموسی در عملکرد دولتمردان آن دارد.
برای نمونه دهههاست جمهوری اسلامی در جمعآوری گازهای ترش و سوزاندن آن کارنامه بدی از خود به جا گذاشته است. امسال فلرینگ در خوزستان به عنوان یکی از اصلیترین عوامل آلودهکننده هوای شهرهای این استان معرفی شد و حتی نمایندگان کمیسیون اصل ۹۰ برای بررسی وضعیت فلرینگ شرق کارون در دی ۱۴۰۳ به خوزستان سفر کردند. یکی از عمدهترین دلایل ناتوانی در جمعآوری گازهای ترش تحریمها و ناتوانی در جذب سرمایهگذار و ورود تکنولوژی مدرن برای این کار است که این منبع طبیعی سوزانده و تبدیل به آلاینده میشود.
از سوی دیگر مسئولان جمهوری اسلامی بارها از شدت مصرف انرژی در کشور و مقایسه آن با کشورهای اروپایی اظهار نارضایتی کردهاند. برای مثال در همین روزها که موج سرما دوباره ایران را در نوردیده سخن از مصرف گاز در ایران به اندازه کشوری سردسیر نظیر روسیه و کانادا شده است.
جالب اینجاست در تابستان که رکورد مصرف برق پیدرپی شکسته میشود وزارت نیرو از مصرف برق کولرهای گازی ابراز گلهمندی میکند و سخن از آن به میان میآید که حتی آپارتمانهای شهرهایی چون تبریز در مناطق سردسیر نیز به کولر گازی مجهز شده است. از طرف دیگر در تهران آپارتمانهای بسیاری بدون کانالکشی کولر آبی ساخته میشود و خریدار و مستاجر وادار به استفاده از کولر گازی میشوند.
«روزبه اسکندری» با اشاره به میزان شدت مصرف انرژی در ایران به یورونیوز فارسی میگوید: «وقتی برق چنان ارزان باشد که مردم پرداخت پول برق را به حذف کانالکشی کولرآبی ترجیح دهند یا در زمستان گاز چنان ارزان است که همه در هر اتاقی بخاری گازی یا شوفاژ روشن میکنند و با شلوارک و لباس تابستانی در خانه حضور دارند مسلم است که به فکر مدیریت مصرف نیستند. در حالی که در کشورهای دیگر چنین چیزی امکان ندارد. به این معنا که مردم نسبت به چنین رفتاری حساسیت به خرج میدهند زیرا در صورت بیپروایی در مصرف انرژی با صورتحسابهای ویرانگری مواجه میشوند».
این فعال حوزه انرژی با اشاره به مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان در ایران با عنوان «صرفهجویی در مصرف انرژی» میافزاید: «بیتوجهی به مبحث ۱۹ مقررات ملی ساختمان در چگونه عایق کردن یک خانه و موارد تصریح شده در آن نمود غیرکاربردی بودن فرهنگ صرفهجویی در ایران است».
به گفته اسکندری یکی دیگر از نشانههای بیتوجهی کلان به منابع انرژی و نداشتن تکنولوژیهای روز برای تولید مازوت با گوگرد کمتر این است که به سبب تغییر استانداردهای حمل و نقل با کشتی ایران قادر به صادر کردن مازوت خود با گوگرد بالا نیست و از طرف دیگر توان انبار کردن آن را هم ندارد. به همین دلیل مجبور است آن را در نیروگاههای تولید برق حرارتی مصرف کند که موجب آلودگی هوا میشود.
آیا جمهوری اسلامی عبرت میگیرد؟
هنوز دو سال از زمانی که وزیر نفت جمهوری اسلامی وعده داده بود اروپا گرفتار زمستانی سخت میشود و در تامین انرژی خود به مشکل برمیخورد نگذشته که این دولت به دلیل عدم توانایی در مدیریت انرژی خود متحمل قطع برق حتی در پایتخت شد. دولت مسعود پزشکیان از ابتدای کار خود به طور مرتب کشور را تعطیل کرده تا بتواند شرایط ناشی از آلودگی هوا یا نبود سوخت نیروگاههای حرارتی در پاییز و زمستان را جبران کند.
اسکندری با اشاره به این که جمهوری اسلامی سیاست کلانی در زمینه انرژی ندارد و حتی شورای عالی انرژی که تعیین کننده چنین سیاستهایی است در این مدت تشکیل جلسه نداده به یورونیوز فارسی میگوید: «یک تغییر اساسی لازم است. باید وزارتخانههای جدا از هم و مستقل و بعضا متضاد با هم در ایران منحل و وزارت انرژی تشکیل شود تا در این وزارتخانه با نگاهی جامع و از بالا به صورت یکپارچه مبحث انرژی مدیریت شود.»
ایده تشکیل وزارت انرژی در گفتگوهای اخیر در ایران پیرامون ناترازی برق مطرح شده بود و رضا اردکانیان در میزگرد رسانه «آزاد» به این ایده اشاره کرد که از مسعود پزشکیان خواسته بود معرفی وزرای نیرو و نفت را به تعویق انداخته و پس از تشکیل وزارت انرژی وزیر واحدی معرفی کند. ایدهای که گویا پزشکیان ترجیح داده وارد عملی کردن آن نشود.
در همین حال اسکندری به سابقه ایران در سیاستگذاری انرژی در بازار نفت اشاره و بر این نکته تاکید میکند: «سیاست ایران در دسته «باز»های اوپک به جایی رسیده که عملا تاثیری بر بازار نفت ندارد و در مقابل عربستان که در دسته «کبوتر»ها جای میگرفت و بر پيوندهای موجود ميان بهای نفت و وضعيت عمومی اقتصاد جهانی اصرار دارد سهم بیشتری از انرژیهای تجدیدپذیر را از آن خود کرده است. در حالی که جمهوری اسلامی مشغول ماجراجوییهای منطقهای بود و در زمینه توسعه انرژیهای پاک و تجدیدپذیر سرمایهگذاریای نکرد».
به اینستاگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
به گفته اسکندری ایران به یک عادت قدیمی هم گرفتار است و آن مقاومت در برابر تغییر است. او دراینباره تصریح میکند: «حکمرانی محیطزیستی در ایران منطبق بر توسعه پایدار نیست و بدون توجه به آمایش سرزمین هر پروژهای میتواند با فشار نهادی چون سپاه پاسداران آغاز به کار کرده یا متوقف شود مثل برنامه هستهای، کشاورزی خودکفا، حفر چاه ژرف، سدسازیهای بیرویه، به روز نکردن نیروگاهها یا استفاده نکردن از تکنولوژیهای جدید».
source